
شهید آقا بیگم محمدی
نام پدر: علی
تاریخ تولد:1322
محل تولد: چادگان
تاریخ شهادت: 16/12/1366
نحوۀ شهادت: بمباران
محل شهادت: چادگان
مزارشهید: گلزار شهدای چادگان
کلامی با تو
« مادر ! هنور چادر نماز سفیدت در تاقچۀ اتاقمان جا مانده است. هرگاه دلتنگت می شوم قرآن را بر می دارم و آیاتی چند از آن می خوانم و هدیه می کنم به روح بلندت و دوباره آن را کنار سجاده ات می گذارم و از خدا می خواهم که به من توفیق دهد. تا ادامه دهندۀ راهت باشم .»
«شهید آقا بیگم محمدی در شهرستان چادگان بدنیا آمد و پس از سپری کردن، دوران کودکی در نوجوانی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج هفت فرزند بود او نه تنها با همسر و فرزند بلکه با دوستان و آشنایان با مهربانی و خوش رویی برخورد می کرد. سواد خواندن و نوشتن نداشت ولی هر روزه بعد از نماز، قرآن را باز می کرد و با نگاه کردن به آن آیه هایی را از حفظ می خواند و با خدای خود راز و نیاز می کرد. هیچ گاه اهل غیبت نبود. بیشتر اوقات ذکر صلوات و آیت الکرسی بود که لبهایش را بهم می زد. در نماز جمعه و برنامه های مذهبی شرکت می کرد. وصیتش به بچّه هایش این بود که همیشه احترام همدیگر را داشته باشید و تا توان دارید کار مردم را حل کنید و دیگران را نسبت به کارهای خوب هدایت و راهنمایی کنید. در زندگی لقمۀ حرام نخورید و به فرزندانتان لقمۀ حرام ندهید.»
عروج ملکوتی
«وی در تاریخ 16/12/1366 ساعت نه وچهل و پنج دقیقه، صبح روز چهار شنبه توسط بمباران دشمن به شهادت رسید.»
در راه دوست کشته شدن آرزوی ماست
دشمن اگر چه تشنه به خون گلوی ماست
گردیم دور یار چو، پروانه دور شمع
چون سوختن در آتش عشق آرزوی ماست
دیدگاه ها